مقدمه
داستانهایی که در انتهای این کتاب نوشته شده است حقیقی ست
و برگرفته از زندگی خودم می باشد که در انتهای کتاب به صورت
یک داستان مشخص در قالب چهارده فصل جمع بندی شده است
.
اصرار نمی کنم که باور کنید !
زمان این اتفاقات مشخص نیست , شاید هم اصلا زمانی ندارد
همانطور که مکانش قابل توصیف نیست , همانطور که حس و
حالش قابل بیان نیست !
من در گذشته ایمان قوی داشتم و همین که به زبان آوردم به الله
ایمان دارم مصیبت ها و بلاها چنان به سرم هوار شد که اکنون در
سن سی سالگی به دوران باز نشستگی خود رسیده ام .
موضوعی مرا به شدت مرا افسرده کرد , زمانیکه افسرده
شدم , قدرتم را از دست دادم
اکنون کم کم به زندگی عادی بازگشته ام
دنیای معنویت و شناخت پروردگار دنیای دیوانه کننده ایست ,
وقتی راهش را بگیری باید قید آرامش و زندگی راحت را بزنی
, وارد دنیاهای عجیب روح می شوی و روح یک انسان چنان بر تو آشکار می شود و چنان زخمی ات می کند که هیچ کس قادر
درک نیست .
شاید کسانی که زیاد نماز می خوانند و در زندگی خود معجزه خداوند را بارها حس کرده اند داستانهای مرا بفهمند اما باورش . !
باورش مهم نیست , مهم
الهه فاخته
بخش اول کتاب دختر غم زده آمدن انسان و گذشت آن از هفت آسمان را بیان می کند , آسمان هفتم همان دنیاییست که از آن آمده ایم و هیچ کس آن را به خاطر نمی آورد حتی من !
سایت رسمی الهه فاخته کتاب ,زندگی ,چنان ,کتاب دختر ,نیست شاید منبع
درباره این سایت